محل تبلیغات شما

از موقعی که بیدار شدم، استرس خانه تکانی به جونم افتاده بود که بعد کنکورم باید چطور اینهمه کار را کنم. البته در کنارش بازم کارها دارم. برای رفع استرس یه لیست از کارها نوشتم بلکه ذهنم اروم بگیره


فقط میتونم بگم نباید این شرایط و حال و روزم باشه

الان باید دغدغه سرکار رفتن فردام را میداشتم یا اگه زندگی متاهلیم  را داشتم دغدغه رفت و آمد با آدم های جدید!!

فقط میتونم بگم اینجایی که هستم یک ذره کار کردنهام به چشم کسی نمیاد از نظر روحی داغونم. دلم یه آغوش امن میخواد یکی که هوام را داشته باشه. بابام پریشب میگفت معلومه کارها را از سر اجبار تو خونه انجام میدید و من دلم گرفت که چقدر کوزت بازی کردم و کی چه میدونه از خونه ای که ۸ سال تده نشده بود و یکساله زانودرد را برام گذاشته و حتی منِ ترسو واسش دکترم نرفتم قبول دارم یه روزایی انرژی صفره صفره ولی حداقلش اون روز حتی غذای مونده نداشتیم و یه غذایی پختیم

+ این ترم کلاسی بهم ندادن و امیدوارم ترم بعد ۲ کلاس بهم بدن

:))


خدایا شکرت بخاطر سلامتیمون. شکرت بخاطر سقفی که بالای سرمونه. شکرت بخاطر غذایی که داریم شکرت بخاطر توانایی هایی که دارم. کمکم کن و دستمو ب


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها